اگه دوست دارین ابیات نابی را که تا حالا شنیدین و دوست داشتین را در قسمت نظرات بنویسین تا همه استفاده کنن.
روزگاری است که ما رعیت این خانه شدیم
سجده شکر بر آرید که ما دیوانه شدیم
******
بین فرزند و غلامت نگذاری فرقی
کرم تو همه را مد نظر میگیرد
******
امام کرب و بلایی و مثل مهتابی
خوشا به حال دل من که نعم الاربابی
******
تا تربت تو هست طبیب و دوا چرا
تا کربلاست حاجت قبله نما چرا
******
باید که مسیر عاشقی را فهمید
با خشم مخالف ولایت خندید
ما پای ولی امر خود سر بدهیم
تا کور شود هرآنکه نتواند دید
******
این افتخار ماست که با اذن فاطمه
داریم با حسین حسین پیر می شویم
******
به ما نگاه بینداز چشم سلطان هم
گهی به روی غلام سیاه می افتد
******
خوشم که نام حسینم ز لب نیفتاده
هنوز پشت و پناهی که داشتم دارم
******
برق غضبی که چشم رهبر دارد
گویا که بنای فتح خیبر دارد
دور و بر این دیار پرسه نزنید
این مملکت فاطمه، حیدر دارد
******
نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم
بروی چشم اگر از تو بلایی برسد
******
باید نوشت روی ضریح جدید تو
یک سنگ قبر کهنه ندارد حسن، حسین
******
زمین به دور خودش چرخ می زند تا که
نشان دهد به سماوات کربلایت را
******
همه زیر پایند و بالا حسین است
همه قطره هستند و دریا حسین است
چه رسم خوشی... که زمان تولد
کلام نخستین ما یا حسین است
******
ساربان! تند مران، ورنه، چنان می گِریَم
که تو و ناقه و محمل، همه در گِل برود
******
شب بی گریه من نمیخواهم
بعدِ مُردن کفن نمیخواهم
******
دادم لباس نوکری ام را رفو کنند
باشد محرم دگری پاره اش کنم...
*******
ما را بهشت هم نبر اما قبول کن
لبخند تو برای گنه کارها بس است
******
هفت پشتم در هراس ِ روز محشر غُصه داشت
یا حسینی گفتم و خیرش به اجدادم رسید
******
با گریه بر شماست اگر زنده ام حسین
اشکِ مرا نگیر که بیچاره میشوم...
******
روح ِ پدرم شاد که میگفت به من:
خوش باد دَمی که دیده آید به سخن
عمری به زبانِ بی زبانی چون اشک
یک چشم حسین گفت و یک چشم حسن
******
مادرم گفت که این اشکِ تو از شیر من است
من تورا گریه کن ِ شاهِ مُحَرَم کردم
******
من دوزخی بودم نه جایم جنت توست
جای مرا آقایی تو جا به جا کرد
******
خواست از هر دو جهانَم شَوَد آسوده خیال
پدرم دستِ مرا داد به دستانِ حسین
******
مادرم داد به من درس محبت اما
من حسینی شدم از بس پدرم گفت حسین
******
گفتند:عطا نمی شود اما شد
بخشیده خطا نمی شود اما شد
گفتند به این حسین حسین گفتن ها
درد تو دوا نمی شود اما شد
******
وقتی کتیبه های تو را میزنم خوشم
جان خودت از این به بعد ناخوشم نکن
******
مجنون بَر ِلیلا بنشیند خوشش آید
از لعل لبش بوسه بچیند خوشش آید
در جمع مجانین ِحسین سر خوش و مستیم
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید
******
هرکسی راه ندارد به عزای تو حسین
گریه کن های تورا فاطمه گلچین کرده
******
گذر ِتک تک این ثانیه های عمرم
به قدیمی شدن نوکری ات می ارزد
******
سفر عشق از آن روز شروع شد که خدا
مِهر یک بی کفن انداخت میانِ دل من
******
زود ما را به کربلا ببرید
خاک اینجا به ما نمیسازد
******
رو به قبله کردن ما بین قبر انصاف نیست
صورت ما را به سمت کربلا باید کشید
******
از کودکی ام یاد گرفتم که بگویم
مادر پدرم نذر پدر مادر ارباب
******
گفت زاهد: از چه رو بر سینه محکم میزنی؟
گفتم از آئینه ی دل گَردگیری میکنم
******
من اگر جاهل گمراهم و گر شیخ طریق
قبله ام روی حسین است و همینم دین است
******
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
******
بر من لباس نوکری ام را کفن کنید
نوکر بهشت هم برود، باز نوکر است
*******
عرق کهنه ی شیراز مرا مست نکرد
چایی روضه ی ارباب زمین گیرم کرد
******
سَماوری که به بزم حسین میجوشد
بخار رحمتِ آن جُرم خلق میپوشد
حدیث کوثر و تسنیم وسلسبیل مگو
بگو حکایت مَستی که چای مینوشد
******
چون در لحدم نکیر و منکر دیدند
یک یک همه اعضای مرا بوئیدند
دیدند ز من بوی حسین می آید
از آمدن خویش خجل گردیدند